برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان بچرخ تا بچرخیم pdf از AERZOO_MOHEBI لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان AERZOO_MOHEBI مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/طنز/اجتماعی
خلاصه رمان بچرخ تا بچرخیم
داستان از این قراره که مریسا، دختری شیطون و بازیگوش با دوستاش وارد
شرکت سارتـه مـیشـه دوتا دوست خل و چل هم داره که خیلی با هم رفیقن
از اونور هم نویان و داداشاش، با داداشای مریسا با هم دوست هستند
، و مـیخـوان دخترا رو آزار بدن ولی ماهان و ماکـان که نمـیـدونن مریسا
همون آبجی کوچولوشونه و وقتی مـیفهمن که مریسا تـو دردسر مـیافتد///
رمان پیشنهادی:دانلود رمان سنگ سیاه مرضیه یگـانه
قسمت اول رمان بچرخ تا بچرخیم
مریسا َ ا بابا جونم !این چه شرکتی هست؛ فکر کنم رئیس شرکت پیر و خرفت باشـه؛
چون معمولا رئیسهای این شرکتـها، پیرن، خرفتن یا نق نقو هستن والا !با لیـدی و فاطی
وارد شرکت شـدیم دوباره دهنم کف که چه عرض کنم تایـد داد بیرون؛ بس که خـوشگل و
جیگر بود من که دلم نمـیاومد تـوش قدم بردارم چه برسه به کـار کردن برگشتم سمت اون
چلغوزا که دیـدم اونا هم دهن و چشمهاشون از حدقه بیرون زده با دستام یک پس گردنی
مشتی نثارشون کردم که به خـودشون اومدن و یه جیغ فرا بنفش رو رد کردن و رسیـدن به آبی
وقتی جیغشون تموم شـد، گذاشتن دنبالم و منم فرار رو به قرار ترجیح دادم و الفرار
حالا من بدو و اونا بدو از پلهها بالا رفتم؛ رسیـدم به طبقه آخر که یک فضای باز داشت
چنان مـیـدویـدم انگـار مدال و جام قهرمانی مـیـدادن به یکی برخـورد کردم ولی همچنان مـیـدویـدم
برگشتم و دیـدم با فاصله دو متر از من مـیـدون و منم غافل از جلو یه دفعه پام به اون یکی
گیر کرد و خـواستم بیافتم که دستـهایی قدرتمند دورم پیچیـد و مانع شـد
منم اسکول و جوگیرچشمهام…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید