برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان دختر شمالی pdf از لیلین با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان لیلین مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی/معمایی

خلاصه رمان دختر شمالی

لاله دختری تحصیلکرده است که با پدربزرگش تـویکی از روستاهای گیلان زندگی مـیکنه

با گذشتـه وپدری که از هردوشون متنفره.در حالیکه منتظره نتایج کنکور ارشـد هست

با خـواستگـاریه نویـد که یکی از اقوام دورشـه روبرو مـیشـه.نویـد پسری معمولی اما

با خصوصیات اخلاقـی وروحی خاصیه والبتـه گذشتـه ای که

هنوزم باهاش درگیره.که بااین ازدواج مسیر زندگی هردوتاشون عوض مـیشـه..

رمان پیشنهادی:دانلود رمان عروسک جون لیلین

قسمت اول رمان دختر شمالی

پنجره را باز کردم و روي طاقچھ باریک آن نشستم واز آنجا بھ شالیزارھاي

سبز پشت خانھ خیره شـدم نسیم ملایمي لابلاي ساقھ ھاي نازک برنج مـیپیچیـد وآنھا را بھ

رقص وامـیـداشت صداي آب کھ زیر ساقھ جریان داشت مانند موسیقي لطیفي روحم را

نوازش مـیکرد.عاشق ھواي خنک خرداد ماه بودم.ھمـین دیروز بود کھ کـار وجین آنجا تمام

شـده بود ومن از امروز مجبور بودم براي بردن غذاي کـارگرھا تاخانھ سیـد جعفر کھ آخرین

خانھ روستا بود بروم.نگـاھي بھ ساعت روي دیوار انداختم سھ ونیم بود. بایـد

عجلھ مـیکردم وسایل عصرانھ را ھنوز حاضر نکرده بودم. آقاجان(پدربزرگم)از بدقولي بیزار بود

اگر حتي دقـیقھ ھم دیر مـیکردم ابروھاي پرپشت سفیـدش تـو ھم مـیرفت

.وناراحت مـیشـد ھرچند ناراحتي اش گذرا بود اما من

آنچنان بھ او وابستھ بودم کھ طاقت دیـدن دلخـوري اش را نداشتم

وسایل عصرانھ را روي ایوان بزرگ خانھ گذاشتم وبا درماندگي بھ آنھا نگـاه کردم حالا

چگونھ مـیتـوانستم تنھا با دو دست اینھمھ وسایل را سر زمـین ببرم.صداي پسرعمھ
ام علي داخل حیاط پیچیـد

!لالھ خانوم؟

…دستي برایش تکـان دادم واورا متـوجھ خـودم کردم من اینجام

سربلند کرد ومحجوبانھ سلام گفت

اومدم وسایل عصرانھ رو ببریم.الان سر زمـین بودم آقاجان گفت دست تنھایي

.نگـاه دوباره اي بھ وسایل عصرانھ انداخت

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان