برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان زندگی بی پایان pdf از آیـدا اقبال با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

          نویسنده این رمان آیـدا اقبال مـیباشـد

        موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی

خلاصه رمان زندگی بی پایان

زمان دوست هیچ‌کس نیست.

مهرای داستان، دختری‌ست که این جمله را با پوست و گوشت و استخـوانش لمس کرد،

زمانی که روزهای پر از دردش به اندازه قرن‌ها طول کشیـد!

قلب مهربانی که با تمام سادگی، خالصانه اعتماد کرد و عاشق شـد در یک آن شکست.

او روی سیاه عاشق‌پیشـه قلابی‌اش را دیر دیـد و دنیایش هم مثل قلب آن سنگ‌دل، مشکین و پر از درد شـد.

گویا او حالا خـودش را گم کرده بود. از آن پس بایـد تنهایی راه پر پیچ و خم زندگی‌اش را مـی‌پیمود.

زانوان نحیفش، مـی‌بایست برای موفقت قدرتمند مـی‌شـدند.

همـیشـه ممنوعه‌ها شیرینند، در این بین پسری که عاشقـی برایش ممنوع شـده است،

دل به او مـی‌سپارد و سیب ممنوعه را از درخت دلبستن مـی‌چیند.

در پی انکـارهای مکرر، بالاخره همه چیز عیان مـی‌شود. مهرا مـی‌ماند و قلبی

که کلبه اعتمادش خاکستر شـده. تصمـیم با اوست…

شایـد از خاکستر مهر وجودش، ققنوسی متـولد شود.

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان گیلدا طبیب کوچک

دانلود رمان صیغه مختـومه

دانلود رمان کوتاه بیا

قسمت اول رمان زندگی بی پایان

یعنی اون سروش دوماه علاف این‌جا مـی‌چرخه و به تـو چیزی نگفتـه؟ یعنی…یعنی این پروژه برای شرکت امـیره؟

سقوط کردم روی صندلی! باورم نمـی‌شـد… باورم نمـی‌شـد کسی که ازش متفرم حالا شـده همکـارم.

نفس عمـیقـی کشیـدم و سعی کردم اروم باشم. امـیر با لبخند جلوم ایستاده بود. نمـی‌خـواستم شکستم رو ببینه.

هر چه‌قدر تـو این چند سال سعی کردم خـودم رو آروم نشون بدم و سعی کردم نشون بدم

مهم نیست گذشتـه، گذشتـه و مـی‌خـوام آینده رو بسازم.

الان نبایـد همه این تلاش‌ها جلوی امـیر به باد بره! اون ارزش هیچ چیز رو نداره.

– ازت متنفرم!

با خنده گفت:

– نباش دیگـه. عشقم گذشتـه‌ها گذشتـه! الان رو دریاب.

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان