دانلود رمان جابریل (جلد دوم) با لینک مستقیم pdf بدون سانسور

دانلود رمان جابریل (جلد دوم) از دی بی رینولدز با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

هوستن، تگزاس، شهر چکمه های کابویی، بیس بال، سفر به ستارگان و… درست دارم میگم؟ نه! غلطه! هوستن شهر جابریل است. جابریل یکی از هشت خون آشام قدرتمندی است که بر سر تا سر آمریکای شمالی حکومت می کنند. همانطور که شما نمی دانید، سیندیا لایتون هم نمی دانست که با چه هیولایی روبرو خواهد شد. او خیلی زود فهمید که همه خون آشام ها قلب رئوف ندارند.

خلاصه رمان جابریل

اتاق الیزابت در اولین واحد سالنی بود که به آشپزخانه ختم می شد. دقیقاً محل رفت و آمد خدمتکاران.همه اینها برای بود که به الیزابت توجهی نشود. یک نفر خیلی حسابگرانه او را محدود کرده و از روابط اجتماعی محروم ساخته بود.کلی آنها را به اتاقی راهنمایی کرد که فقط یک پنجره کوچک رو به بیرون داشت. آن هم فقط برای اینکه هوای تازه داخل شود. این اتاق خیلی دلگیره. مخصوصاً اگه صبح تا شب توش خودت رو زندونی کنی. اما الیزابت اینطوری بود و این حریم رو دوست داشت. سیندیا نگاه سریعی به درون انداخت و در اولین بررسی متوجه شد که در قفل ندارد. یک صندلی پشت بلند کنار

دیوار تکیه داده شده بود. دستی بر روی لبه آن کشید. پر از خراش و قلوه کن شده بود. اینطور که به نظر می رسید الیزابت قفل خودش را ساخته بود و با گذاشتن لبه صندلی به زیر دستگیره از ورود ناگهانی غریبه ها جلوگیری می کرد. باز جای شکرش باقی بود. سیندیا نگاهی به کلی انداخت و پرسید: شما باهم دوست بودید؟ کلی اخمی کرد و چشم غره ای به میرابل رفت. غباری از ترس چهره دختر خون آشام را فرا گرفت و سیندیا این را فهمید. میرابل به آرامی گفت: من احتیاج به تنفس هوای تازه دارم. میرم بیرون یه قدمی بزنم. اما قبل از اینکه خارج شود، مکث کرد و بدون اینکه سرش را برگرداند،

ادامه داد: من عاشق خواهرم هستم و اصلا دلم نمیخواد که اون مرد پیداش کنه. به دنبال این جملات به سرعت راه افتاد و در عرض یک ثانیه همه طول سالن را پیمود. کلی آنقدر صبر کرد تا مطمئن شود که صدایش را نخواهد شنید و بعد نگاهی ناراحت به سیندیا انداخت. سپس نگاه پرسشگری به سیندیا کرد و پرسید: من اصلاً دلم نمی خواد که احساساتش رو جریحه دار کنم اما… اون یه خون آشامه و هر چی که من در مقابلش بگم، مستقیم به گوش لرد جابریل می رسه البته تقصیر اون نیست اما اینطوریه دیگه. سیندیا نگاه خیره او را پاسخ گفت: می خوام بدونم وقتی الیزابت رو پیدا کنید، بعدش چه اتفاقی می افته؟

دانلود رمان جابریل (جلد دوم) با لینک مستقیم pdf بدون سانسور