دانلود رمان ترک دهم از فهیمه غلامشاهی pdf رایگان pdf بدون سانسور
دانلود رمان ترک دهم از فهیمه غلامشاهی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
موضوع رمان :
درمورد دختری شیطون و شاد و شنگول به نام ماهور که سعی داره با روحیه شادش به زندگی بی روح آقا پسر قصمون روح ببخشه!…
خلاصه رمان ترک دهم
داشتم به اطرافم نگاه می کردم که نگاهم افتاد به یه مانتو و سریع دویدم سمت مغازه… بدون معطلی رفتیم تو و و مانتو رو سایز خودم گرفتم و رفتم تو اتاق پرو! پوشیدمش… خیلی بهم میومد!… قشنگ بود … کمربندش از پشت بسته میشد!… مرجان رو صدا زدم و گفتم بیاد ببندتش!.. در باز شد و منم پشتمو کردم که این مرجان کلنگ کمربندو ببنده.. منتظر بودم که دستی دور کمرم حلقه شد.. به خیال اینکه مرجان است گفتم: -ببند دیگه! جون میکنه! ولی هیچ عکس العملی نشون نداد.
دستمو رو دستاش گذاشتم. مرجان جان، دستاتو پروتزکردی؟! خفه شو دستو که پروتز نمیکنن! چقدر دستات گنده شده! برگشتم. مهران خندید و گفت :-منم بابا! مرجان رفته مانتو پرو کنه! دیدم صدا کردی من اومدم!… سری تکون دادم و در حالی که درو می بستم گفتم :-خب دیگه خوش گذشت !… –چرا؟! چشمامو گرد کردم و گفتم:- ببخشید شرمنده بیا تو دم در بده! یه چایی میوه ای چیزی در خدمت باشیم. مهران در حالی که میخندید گفت:- یا الله! و اومد تو که من سریع درو بستم.
ولی پاشو گذاشت لای در و گفت:- راستی خیلی بهت میاد! خوشگل شدی عزیزم! این دیگه زیادی داره چرت و پرت میگه! شیطونه میگه پامو بکنم تو چشمش. پشت چشمی نازک کردم و گفتم :- من خوشگل بودم ! –بر منکرش لعنت! -خب دیگه زیادی داری حرف میزنی! اینو گفتم و درو بستم! از مانتو خوشم اومد و سریع حساب کردیم و رفتیم بیرون! … مرجان هم لبخند ژکوند بر لب اومد، نیشگونی ازش گرفتم و گفتم: -کدوم گوری بودی؟ چشم غره ای رفت و گفت….