دانلود رمان ثمره انتظار رایگان pdf رایگان بدون سانسور
دانلود رمان ثمره انتظار از Moon_shine با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
موضوع رمان :
این داستان از زبان میثاق و ثمره بیان میشود و از دیدگاه آن دو به روایت داستان می پردازد. ثمره یک دختر بسیار خوش اندام است که از کودکی نافبر میثاق شده. میثاق نیز با سعی بسیار و کار کردن در پرورش زیبایی اندام توانسته اندام زیبایی برای خود بسازد و اکنون نیز یک سالن زیبایی اندام دارد . میثاق عاشقانه ثمره را دوست دارد و این در حالی است که ثمره میثاق را به عنوان پسر عمه دوست دارد نه یک عشق.ثمره پدر بسیار غیرتی دارد بطوریکه حتی درس خوندن را بعد از سوم راهنمایی برای ثمره لازم نمیداند، ولی میثاق به خاطر اینکه می داند ثمره درس را دوست دارد واسطه می شود و…
خلاصه رمان ثمره انتظار
حاضر بودم قسم بخورم این آدم یه آدم فضاییه که جای میثاق آوردنش… میثاق و این کارها؟ عجیب تر از عجیب بود. وارد که شدیم نگاه ها رومون نشست. دخترها با حسرت، پسرها با شیطنت و اندکی فقط اندکی چشم چرونی، و زن و مردها با تحسین. از حق نگذریم من و میثاق از نظر قد و قواره و استایل زیاد از حد باهم مچ بودیم. هر دو عضلانی و بلند بدونِ نیم مثقال چربی اضافه. گارسون راهنمایی مون کرد. بابا با کلاس. صندلی رو برام عقب کشید و اشاره کرد که بشینم. نگاهم به میثاق افتاد… معلوم بود از اینکار هیچ خوشش نیومده ولی خوب چاره ای نداشت…. کم کم داشتم از این که
باهاش اومدم تفریح می کردم… معلوم بود امروز روز منه و هر سازی بزنم می رقصه. هنوز تک و توک سنگینی نگاه ها رو حس میک ردم و پچ پچ ها رو می شنیدم. – پسره چه تیپی داره. – آره هیکل دختره هم بد نیست مثل شناگرها می مونه. – استایل پسره مثل رندی اورتونه (کشتی کج کار). – نه بابا قیافش که بیشتر شبیه جان سینا می مونه تو رو خدا دختره رو نیگاه کن. دوزار قیافه هم نداره ها… ببین شانس در خونه ی چه ایکبیری هایی رو می زنه. – الهی تو گلوش بمونه از قدیم گفتن انگور شیرین نصیب شغال می شه همینه دیگه… دختر شکل این جادوگرها… اونوقت پسره مثل هلو…
وای نگاه چه کولهایی داره…. وای مامانم اینا دلم ضعف رفت…. کاش تنها اومده بود خودمون تورش می کردیم. – به جون فری اگه تنها بود خودم دو سوته قرش زده بودم… حیف… حیف… وای فری اون پسره رو نگاه عین محمد رضا گلزار می مونه. – وای راست میگی نکنه خودشه… از یه طرف خنده ام گرفته بود و از طرف دیگه بهشون فحش می دادم. به من می گن شغال آخه کجای من شبیه شغال هاست؟ اَه آخه یکی نیست بگه مجبوری این جوری دختر کش بیای بیرون؟؟ که چی؟؟ می خوای بگی کم خواهان نداری؟…دوباره شاکی شدم… دست به سینه نشستم و اخم هامو تو هم کردم…