دانلود رمان مثل قهوه تلخ تلخ اثر lord of fea pdf pdf رایگان بدون سانسور
دانلود رمان مثل قهوه تلخ تلخ از lord of fea با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
موضوع رمان :
مرد از فشار زندگی پشت ماشین نشسته بود و بی هدف رانندگی می کرد و ناسزا بار آن زندگی بی در و پیکر می کرد. حال اسفناکی داشت، چشمانش گویی جایی را نمی دید که دختر دست فروش کنار خیابان را زیر کرد. گویی تازه به خود آمده بود که دختر را تا بیمارستان رساند و داستان از حوالی صورت همان طفل معصوم شروع شد…
خلاصه رمان مثل قهوه تلخ تلخ
دنده رو که عوض میکنم همه چیز یادم میفته… نمیدونم که دوباره کی شروع کرد… من یا تو… اصلا یادم نمیاد… شاید هم اصلا دلم نمیخواد یادم بیاد… دیگه هیچ چیز رو نمیخوام رو به یاد بیارم… دوباره دنده رو جا میندازم و برمیگردم عقب… عقب… خیلی عقب تر… به جایی که قرار نبود به اینجا برسه… قرار نبود… ته تهش بشه سه تا نقطه و یه علامت سوال… گاهی فکر میکنم… معادله ی زندگیم از اولشم غلط بوده… نمیخوام سفسطه بکنم… نمیخوام مغلطه بکنم… مرد و چه به این حرفا ولی…
واقعا اگر زوم کنم رو یه بخشایی ازاین زندگی خاکستری… درست میرسم به همین جا… پشت همین ماشین… توی همین خیابون… ولی این دفعه باید برگردم عقب… گاهی برای جلو رفتن باید دنده عقب گرفت… شاید بشه برگردیم و یه چیزایی رو درست کنیم… شاید.. ولی من میخوام مردونه دور بزنم و برم تو اعماق همون جایی که تازه تصمیم گرفتم یه زندگی رو بسازم… یه شکل دیگه… یه مدل دیگه… می خواستم یه خانواده بشیم…مثل همه… مثل همه ی آدمای روی کره ی زمین…!
دوباره با افسوس دستم روی دهنم میکشم… دیگه زبون به دردم نمیخوره، این بار باید از این جا بگم… از عمق دلم… از یه مرد که کوه بود ولی شکستیش… شایدم من خودم شکسته شدم… خیلی تقصیر تو نبود… شایدم من به اندازه ی کافی برای این زندگی بزرگ نبودم… شایدم… آرزوهام خیلی از من بزرگ تر بودن… ای بابا… بازم که زندگیم شده پر ازشایدم… شایدم… شایدم…. هنوز هم بعد از این همه سال نمیفهمم کی مقصره… بازم حاضرم مجرمه تموم اتهاماتت باشم…ولی…