دانلود رمان مفتون از شادی جمالیان نگارش قوی بدون دستکاری و سانسور

دانلود رمان مفتون از شادی جمالیان با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

شیرین مادریست که همسرش را به سودای ارزوی کودکی اش رها کرده است.۳۰ سال بعد پسرش عاشق دختری می شود که وصله به جان معشوقه ی سابق شیرین است. این داستان داستان دلدادگی ممنوعه است…

خلاصه رمان مفتون

عماد روی میز نشست، کاری که به ندرت انجام می داد و در حالیکه با نگاهش به چشم های حریص دانش آموزانش خیره شده بود و رصدشان می کرد گفت:
-شاهنامه داستان حماسی داره مثل هفت خوان رستم، دوازده رخ. داستان غم انگیز هم داره مثل رزم رستم و سهراب، رزم رستم و اسفندیار، سوگ سیاوش! لیلی دست بلند کرد و پرسید: -سیاوش کیه که سوگش مهمه؟ عماد نفس عمیقی کشید و جواب داد: -سیاوش که یکی از محبوب ترین و شاید بشه گفت معصوم ترین شخصیت- های شاهنامه است.

بعدا مفصل در موردش حرف می زنیم. ولی این شاهنامه داستان های عاشقانه هم داره، داستان هایی که مثل اونا رو توی هیچ رمانی پیدا نمی کنید. مثل زال و رودابه، رستم و تهمینه، سیاوش و فرنگیس، بیژن و منیژه! شیرین دستش را زیر چانه اش گذاشته بود و با نگاهش عماد را رصد می کرد. هر کار می کرد نمی توانست فکر عماد را از سرش بیرون کند، حتی وقتی با خانم گُروس ترانه را تمرین می کردند در گوشه ذهنش عماد را می دید که به تماشایش نشسته و تشویقش می کند.

چیزی که باعث می شد در دل شیرین جوانه ای تازه رشد کند و پر و بال بگیرد. عماد نگاهش را از دانش آموزانش گرفت، از روی میز بلند شد و دستهایش را در جیب شلوارش فرو برد، مشغول قدم زدن بین دانش آموزانش شد و گفت: -می خوام یه قصه عاشقانه بی نظیر براتون بگم، یه قصه ناب، قصه بیژن و منیژه! کسی می دونه بیژن کی بوده؟ شیرین که این روزها برای اینکه خودی نشان دهد به شدت مطالعه می کرد دستش را بالا برد و با اجازه عماد جواب داد: -بیژن، فرزند گیو یکی از سرداران سپاه کیخسرو و…

دانلود رمان مفتون از شادی جمالیان نگارش قوی بدون دستکاری و سانسور