دانلود رمان یادگاری گذشته بدون سانسور pdf رایگان بدون سانسور
دانلود رمان یادگاری از گذشته از فاطمه غفرانی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
موضوع رمان :
یکتا شکیبا دختر ۲۷سالهای که گذشته سختی داشته و چندین سال زیر نظر روانشناس بوده و حالا بعد از سالها میتونه به آرزوش برسه و مجوز تاسیس آموزشگاه زبانش رو بزنه… اما در واقع این اول ماجراست… با وارد شدن ناگهانی برادر منشی آموزشگاهش، هامون یوسفی، به زندگیاش و گره خوردن سرنوشتش با اون، مجبور میشه به تهران سفر کنه و سراغ ادم های قدیمی زندگیش بره و در آخر می فهمه که…
خلاصه رمان یادگاری از گذشته
“صدای جیغ و فریاد می آمد. زنی با فریاد خدا را صدا میزد و مرد راننده از امام رضایش مدد می خواست. دخترکی در ماشین خواب بود که با خوردن سرش به سقف ماشین چشم باز کرد. دخترک، پدرش را دید که دو دستی فرمان ماشین را چسبیده و به این طرف و ان طرف می چرخاند و ماشینی که هواپیما وار پرواز می کرد. دخترک خواست جیغ بزند اما نفهمید چه شد که خود را بیرون از ماشین و روی سنگ ریزه های کنار جاده یافت. دخترک شوک زده بود. نفهمید چه شد که فقط او بود و سرما هوا و گرمی آتش…
وقتی به خود آمد که دیگر صدای جیغ و فریاد ها نمی آمد. فقط صدای آتش بود که لحظه به لحظه بیشتر زبانه می کشید و شعله سرخش گسترده تر می شد. زبانش بند آمده بود و قدرت تکلمش را از یاد برده بود. دلش می خواست فریاد بکشد اما نمی توانست. دلش می خواست بگوید و طلب کمک کند برای خاموش کردن آتشی که به جان ماشینشان افتاده بود و داشت زندگیش را می سوزاند اما هیچ نگفت… جاده خلوت بود. فقط دخترک بود و خدا و ماشینی که می سوخت و زندگیش را هم می سوزاند.
انگار کسی در گوشش خواند: «در رفتن جان از بدن، گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن، دیدم که جانم می رود» و دیگر چیزی نفهمید.” کاغذ را گرفت. از مرد تشکر کرد و بیرون آمد. به ارتفاع ساختمان قدیمی اداره نگاه کرد امروز صبح که زنگ زدند و خبر آمده شدن مجوز را دادند، از خانه تا اینجا را پرواز کرده بود. به کاغذ سفید رنگی که حال بالای ان با نام خدا مزین شده بود و پایین تر عکس پرسنلی اش جا خوش کرده بود لبخند زد. آنقدر در چند ماه اخیر درگیر گرفتن این مجوز بود که…